به گزارش خبرگزاری مهر، فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیری محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد
مقالات ارایه شده در این شماره از مجله علمی پژوهشی قبسات به همراه چکیده مقالات به شرح زیر است:
تحلیل و نقد مبنای انسانشناختی تاریخمندی قرآن / محمد عربصالحی
چکیده:
نظریه تاریخمندی قرآن مدتهاست بحث گرم مجامع علمی است. مراد قایلان این است که عناصر تاریخی مختلفی در شکلگیری قرآن دخیلاند که موجب میشود اساس قرآن تاریخمند متولد شود. منظور از تاریخمندی در این نظریه آن است که قرآن زاییده شرایط تاریخی، زمانی- مکانی و فرهنگی و انسانی عصر نزول است و با رفتن آن شرایط، آن بخش تأثیرپذیر قرآن از آن شرایط هم به امور تاریخی میپیوندد و کارایی خود را در زمانهای دیگر از دست میدهد. قایلان به این نظریه مبانی مختلفی برای خود دارند که نویسنده در جای خود آنها را نقد کرده است. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل مبنای انسانشناختی تاریخمندی قرآن به نقد این مبنا، هم از نگاه دروندینی و هم از نگاه بروندینی پرداخته است. به اعتقاد نویسنده تمام شناخت و معرفت پیامبر، بهخصوص در حوزه دین و اخذ و ابلاغ وحی و هدایت انسانها فراتاریخ و فارغ از تأثر از شرایط تاریخی است و قرآن از این حیث هرگز از یک کتاب آسمانی الهی به یک کتاب بشری خطاپذیر تنزل نخواهد کرد.
تأملی در ازلیت فعل الهی / محمدحسن قدردان قراملکی
چکیده:
درباره مبدأ آغازین فعل و خلقت الهی دو دیدگاه (ازلیت فعل الهی و خلقت جهان و انکار ازلیت و قول به حدوث فعل الهی) مطرح است. نویسنده در این مجال نخست با تمسک به علتتامهبودن ذات الوهی برای فعل خویش و بطلان فرضیه رقیب (حدوث جهان بعد از عدم) با استناد به دو محذور عقلی آن (نامعقولیت قول به حدوث فاعلیت خدا و لزوم تعطیلی فیض الهی) به تبیین و اثبات فرضیه خود (ازلیت جهان) میپردازد. آنگاه در اثبات و تأیید دیدگاه فوق به آیات- مانند «عدم خلقت ازلی، مستلزم مغلولیت یدالله»، «عدم اتمام کلمات و خلایق الهی» و «قدرت خدا بر خلق ازلی»- و روایات- مانند «نسبت قدمت به فعل خدا» و «نسبت قدمت به مخلوق خدا»- مختلف با تقریر و طبقهبندی جدید و خاصی استناد شده است که مقتضای آنها اثبات نظریه ازلیت فاعلیت الهی و به تبع آن، ازلیت خلقت جهان است.
ارزیابی بنیانهای معرفتشناختی نسبیت فرهنگی با تکیه بر نظریه فطرت / عینالله خدامی و علی حیدری
چکیده:
نسبیت فرهنگی یکی از رایجترین لوازم نسبیتگروی در معرفتشناسی شمرده میشود. بر اساس نسبیت فرهنگی، ارزش یک عنصر فرهنگی تنها در زمینه فرهنگی خاص قابل درک است. سه تقریر عمده از نسبیت وجود دارد: نسبیت مفهومی، نسبیت اعتقادی و نسبیت ارزشی- هنجاری. با تکیه بر معرفتشناسی و انسانشناسی فطری میتوان به ارزیابی تقریرات نسبیت پرداخت. تقریرات نسبیت از مبانی نادرست معرفتشناختی در باب صدق نظیر شکاکیت یا انسجام و… تغذیه میشوند و به خطای روششناختی مبنی بر خَلط نگاه توصیفی جامعهشناختی با نگاه تحلیلی فلسفی دچارند. با تکیه بر فطرت هم میتوان از نوعی مبناگروی معرفتی مبتنی بر بدیهیات در حوزه معرفت دفاع کرد که تئوری مطابقت را ملاک صدق میداند و از نوعی واقعگرایی حمایت میکند و هم میتوان از نوعی مبناگروی اخلاقی مبتنی بر بدیهیات در حوزه اخلاق دفاع نمود که به شیوه معقولی مشترکات معرفتی- اخلاقی جوامع و فرهنگهای گوناگون را توجیه و تبیین میکند. تداوم تاریخی و گسترش جغرافیایی عناصر جهانشمول فرهنگی چون حقیقت، معنویت، عدالت و آزادی فارغ از اشکال گوناگونش با محوریت فطرت انسانی، زمینه وفاق و همبستگی جوامع بشری را میسّر ساخته، نسبیت فرهنگی را به چالش میکشد.
چرا نگاه نتیجهگرایانه به فعل مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد؟ / علی عسگری یزدی و علی قنبریان
چکیده:
نوشتار حاضر مسئله غایتمندی و نتیجهگرایی اخلاقی را میکاود. به نظر برخی متفکران، این نگاه مستلزم سلب عنوان اخلاقی از فعل شده است و لذا معتقدند در صورتی فعل، عنوان اخلاقی پیدا میکند که فارغ از نتیجه و غایت آن صرفاً به عنوان یک وظیفه انجام شود. اما به نظر نگارنده، نگاه نتیجهگرایانه به انجام فعل اخلاقی، مستلزم سلب عنوان اخلاقی از آن نخواهد شد و از طرفی مشوق و محرّک انجام فعل اخلاقی میشود. در نگاه اسلامی وجود چنین مشوقهایی نه تنها منعی ندارد، بلکه مورد تأکید و سفارش هم میباشد.
کارکرد اقتصادی دین اسلام (توزیع ثروت و درآمد) / سعید فراهانی فرد
چکیده:
یکی از مباحث محوری در مکاتب و نظامهای اقتصادی، نحوه توزیع درآمد و ثروت در بین افراد میباشد. این مسئله معمولاً با عدالت گره خورده است و بهرغم اینکه معیارهای توزیع عادلانه در مکاتب متفاوت است، اغلب سعی کردهاند معیارهایی که برای توزیع منابع معرفی کردهاند، عادلانه بدانند. گرچه نظام سوسیالیست برابری در توزیع و نظام سرمایهداری توزیع بازار را عادلانه دانسته است، نظام اقتصادی اسلام، با بهرسمیتشناختن تفاوتهای ذاتی ناشی از استعدادها و موقعیتهای جغرافیایی افراد و نیز تأیید سهم بیشتر بر اساس تلاش بیشتر، حداقلهایی را برای همه در نظر گرفته است که تأمینکننده زندگی آنها در حد وسط جامعه باشد. این سیاستها در سه حوزه توزیع اولیه، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد سامان داده شده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع استنباط، معیارهای توزیع در این سه محور از نگاه اسلام دنبال خواهد شد. یافتههای تحقیق نشاندهنده این است که توزیع درآمد و ثروت در نظام اقتصادی اسلام در سه حوزه توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزبع مجدد بر اساس معیار کار و تلاش از یک سو و نیاز از سوی دیگر خواهد بود و تأمینکننده عدالت در نظام میباشد.
مقام خلافت از دید ملاصدرا و عزیزالدین نسفی / سیده سمیه حسینی و علی حقیقی
چکیده:
مقام خلافت یکی از مقامات انسان کامل است. باری تعالی از بین تمام موجودات تنها انسان را بدین مقام منصوب نمود؛ اما آیا در دستیابی بدین مقام تمام انسانها یکساناند؟ چه تفاوتی بین خلافت حقیقی و اعتباری و خلافت کبری و صغری وجود دارد؟ در اینجا به بیان دیدگاههای صدرا به عنوان یک فیلسوف و نسفی به عنوان یک عارف میپردازیم. در این مقاله بر آنایم که با روش تطبیقی به این پرسش بپردازیم که آیا نظریات صدرا و نسفی درباره مقام خلافت با یکدیگر هماهنگ است یا بین دو دیدگاه تفاوت وجود دارد؟ هرچند در بادی امر چنین مینماید نظریات این دو با یکدیگر هماهنگ است؛ اما با دقت در عبارات بدین نکته رهنمون میشویم که بین دو دیدگاه تفاوت وجود دارد.
نقد نظریه فخر رازی در مورد ماهیتداشتن واجبالوجود / علی حسینی و محمود سیدی و هادی هاشمی
چکیده:
از دیدگاه فخر رازی مسئله ماهیتداشتن خداوند مبتنی بر بحث اشتراک لفظی یا معنوی وجود است. بر این اساس او دیدگاه اشعری در مورد تفاوت ماهوی و وجودی واجب و ممکن را با براهین اشتراک معنوی وجود ابطال میکند؛ چراکه این دیدگاه مبتنی بر اشتراک لفظی وجود است. انتقادات فخر رازی به برهان ماهیتنداشتن خداوند و استدلالهای او در اثبات ماهیتداشتن واجبالوجود، ناشی از مغالطه میان احکام ماهیت با وجود، ذهن با خارج، سرایتدادن حکم مفهوم به مصداق و غفلت از تمایز تشکیکی میان مراتب وجودی است. بدین لحاظ نظریه فخر رازی در این زمینه گرفتار مغالطات متعددی میباشد.
توحید به عنوان گوهر اعتقادات، اصلیترین مؤلفه دینداری در اندیشه استاد مطهری / کمال اکبری و محسن اکبری و ناصر جعفریپور
چکیده:
در باب حقیقت و گوهر دینداری شیوههای مختلفی اتخاذ شده است. برخی، صرفِ دلِ پاک را- هرچند بدون عمل نیک- برای دیندارشدن انسان کافی دانستهاند. برخی تکیه افراطی بر عقل انسانی کرده، گوهر وجود انسان را در تعقل او دانستهاند و عدهای با تأکید بر راه دل و تزکیه آن، عقل و ادراک را کمتر بها دادهاند. برخی نیز تجربه دینی افراد را گوهر دینداری دانستهاند. این نوشتار با نگاهی به این نظریات با تأکید بر اسلامشناسی استاد مطهری درنهایت «توحید» را به عنوان گوهر همه اعتقادات معرفی میکند، تا جایی که حتی دو مرحله بعدی که اخلاق و احکام هستند نیز وامدار این اعتقاد کلیدی و اساسی خواهند بود. در اندیشه اسلام ریشه همه ملکات و فضایل اخلاقی، خداخواهی و موحدبودن است و فقه و رفتار فقهی، سلوک در راهی است که خداوند متعال به ما نشان داده است و هدف از آن، بنده محض خداشدن است.
ماهیت «سیاست اسلامی» در قرآن از منظر علامه طباطبایی / محمد ملکزاده
چکیده:
رویکرد سیاسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به دلیل جایگاه جامعیت این تفسیر و نیز مفسر آن به عنوان یک مفسر بزرگ قرآن کریم، از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است. علامه پس از تبیین ارتباط میان دین با سیاست و تقسیمبندی سیاست به دو گونه سیاست الهی و طاغوتی، بر جایگاه برتر سیاست اسلامی تأکید کرده، آن را دارای اصول و ویژگیهای خاصی میداند که بهطورمشخص از سیاست غیراسلامی متمایز میگردد. در این جستار ماهیت، ابعاد و اصول سیاست اسلامی در تفسیر المیزان را بررسی خواهیم کرد. مقاله حاضر میکوشد در این بررسی گامی در جهت افزایش تولیداتی در عرصه سیاسی مبتنی بر سیاست اسلامی و احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. این مقاله با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در تفسیر المیزان به تحلیل، تبیین و تفسیر ماهیت سیاست اسلامی خواهد پرداخت.
نظر شما